تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت

دوستان این فروشگاه جهت ارائه خدمات در زمینه مقالات،جزوات،تحقیقات و پایان نامه ها افتتاح شده است.کیفیت محصولات ملاک اصلی ما میباشد لطفا در مورد هر محصول نظرات خود را بیان نمایید تا دوستان شما نیز بتوانند از آن استفاده نمایند هیچ گونه نظری در سایت حذف نخواهد شد حتی نظرات منفی


اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

دسته بندی سایت

پرفروش ترین ها

پر فروش ترین های فورکیا


پر بازدید ترین های فورکیا

برچسب های مهم

پیوند ها

نظرسنجی سایت

کدام نوع از فایل های زیر مورد نیاز شماست؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 971
  • بازدید دیروز : 1675
  • بازدید کل : 7836189

رمان باران- آقاي احمديان


>p>فرمت فایل: ورد - Word Image result for word 

 

( -- قابل ویرایش 

 

تعداد صفحه : 207
وقتي حكم را در اداره آموزش و پرورش يكي از استانهاي سرسبز كشورمان به دستم دادند محل تدريسم را در آن مشخص كرده بودند و من با ذوق وشوق فراوان اين خبر را به خانواده ام رساندم از كودكي به طبيعت و زندگي در آن آرزوي من بود. بيش از اندازه به طبيعت علاقه داشتم. واين يكي از آرزوهاي ديرينه من بود. هنوز چند روز به آغاز سال تحصيلي مانه بود. محلي كه براي من درنظر گرفته بودند يكي از روستاهاي نسبتا بزرگ استان بود. كه درآنجا حتي دبيرستان نيز وجود داشت. ومن به عنوان سرباز معلم به آنجامي رفتم تازه فارغ التحصيل شده بودم. هنوز مُهر مدرك ليسانسم خشك نشده بود. اين نوع خدمت در واقع انتخاب خودم بود. مي توانستم ضمن انجام وظيفه مقدس سربازي از طبيعت بكر آن محيط كه توصيف آنرا زياد شنيده بودم استفاده وافري ببرم. واين مقدمه اي بودكه بعدها سرنوشت مرا رقم زد. با بي صبري منتظر روز موعود بودم. يادم هست شبي كه قرار بود صبح آن روز عازم محل خدمتم شوم خواب به چشمانم نمي آمد. همانطور كه اشاره كردم به دو علت ميخواستم از آن محيط شلوغ فرار كنم يكي به خاطر اينكه عاشق طبيعت بودم ولازم بعد از چند سال تحصيل به مغز خودم استراحت بدهم. وديگري موضوعي بودكه بعد از فارغ التحصيل شدن بر سر زبانهاي فاميل افتاده بودم و نُقل هر مجلسي شده بودم . و آن ازدواج من با يكي از دختران فاميل كه تعدادشان هم زياد بود. و من واقعا از دست آنها فرار ميكردم. هر كدام از فاميل با عناوين و بهانه هاي مختلف و براي تبريك گفتن به خاطر پايان تحصيلم به خانه ما مي آمدند. مسلم بود كه دختران دم بخت خود را نيز با خود مي آوردند. و در گوش من زمزمه ميكردند و از حسن و هنرهاي دختران خود تعريف مي كردند. ولي من فقط به خاطر اينكه به آنها بي احترامي نكرده باشم به حرفهايشان گوش ميدادم . و وقتي از خانه ما مي رفتند من نيز آنها را

قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .

  

 « پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »


مبلغ قابل پرداخت 86,940 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 516

مطالب تصادفی

  • ربات معامله گر پاکت آپشن
  • جزوه آموزشی نرم افزار Clemex- مهندسی مواد
  • مبانی مردم شناسی - انسان شناسی فرهنگی - دانیل بیتس، فرد بلاگ - ترجمه ثلاثی- پیام نور - pdf
  • اصول طراحی سیستم روشنایی طبیعی
  • سمینار درس ابزار دقیق

فروشگاه جزوه تحقیق پاورپوینت