اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یادسته بندی سایت
محبوب ترین ها
پرفروش ترین ها
پر فروش ترین های فورکیا
پر بازدید ترین های فورکیا
برچسب های مهم
پیوند ها
( -- قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 24
مقدمه براي ديدن چهره زنان ايراني در دفاع هشت ساله، آئينه اي شفاف تر از گفتار و نوشتار خود آنان نيست. زناني كه در خطوط مختلف نبرد ايستادند تا از آنچه كه دوست دارند، دفاع كنند. بسياري از اين زنان به خاك افتادند، بسياري به اسارت دشمن درآمدند، بسياري زخم برداشتند. بسياري بر بالين مجروحان جنگ بيدار ماندند و آناني كه به خانه بازگشتند بسيار نيستند. براي اين زنان هنوز جنگ به پايان نرسيده است. زيرا همواره رنج شچم انتظاري و زخم هايي كه با آن همخانه اند، چون تابلويي از دل شان آويخته است. ديواري از اميد، كه هاشورهايي از روشني بر آن تابانده است. خلاصه: اكنون خاطره اي از فداري و صبر و اميد يكي از زناني كه در شهريور 59 در آغاز هجوم ارتش بعثي به خاك كشورمان در صحنه هاي نبرد حضور داشته از زبان خودش برايتان بيان مي كنم. او دختري خرمشهري به نام مريم امجدي زنجاني است. به قول ديگران امجدي خداي خاطره است. اما گذشت سالها، ناراحتي ميگرن و سر و كله زدن با 2 دختر و 2 پسر كه ثمره زندگي مشتركش هستند، دست به دست هم داده و بسياري از وقايع آند نفرها را كه در آن حضور داشته، از يادشان برده اند. به سختي اسامي اشخاص و اماكن را به خاطر مي آورد. اطمينان دارم شما هم بعد از خواندن اين مجموعة خاطره، تصوير يك دختر 17 ساله خرمشهري را در حالي كه يك كلن رول ور دور كمرش بسته و با يك اسلحه ژ-ث دوخشابه پا به پاي مردان در برابر دشمن خط آتش مي بندد، براي هميشه به ذهن مي سپارد. به ياد پدرم ميرنعمت الله امجد زنجاني حاصل ازدواج مادر و اقاجان، دخ فرزند بود: پنج پسر و پنج دختر به اسم هاي: فريده، عليؤ مريمؤ نرگس، محمد، افروز، خديجه، حسن و حسين(دوقلو) و دست آخر عباس. همة ما را به غير از
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 12,096 تومان